آتشی در دوردست

ساخت وبلاگ

در دوردست، آتشی اما نه دودناک

در ساحلِ شکفته‌ی دریای سردِ شب

پرشعله می‌فروزد...


آیا چه اتفاق؟

کاخی‌ست سربلند که می‌سوزد؟

یا خرمنی که مانده ز کینه

در آتشِ نفاق؟


هیچ اتفاق نیست!


در دوردست، آتشی اما نه دودناک

در ساحلِ شکفته‌ی شب شعله می‌زند؛

وین‌جا، کنارِ ما، شبِ هول است

در کامِ خویش گرم

وز قصه باخبر...

 

او را لجاجتی‌ست

که با هرچه پیشِ دست،

روی سیاه را

سازد سیاه‌تر.


آری! در این کنار

هیچ اتفاق نیست:

در دوردست آتشی اما نه دودناک،

وین‌جای دودی از اثرِ یک چراغ نیست!


احمد شاملو؛ ۱۳۳۸

 

----------------------------------

پ.ن.1: خیلی وقت بود اینو می‌خواستم بذارم اینجا...

پ.ن.2: خیلی کارام زیاد شدن! البته این حالت خیلی برام ناآشنا نیست :))

پ.ن.3: شاید یه پست درمورد کارهای هفتگیم بذارم که یه کم ذهنم مرتب بشه....

پست سپاس‌گزاری #2...
ما را در سایت پست سپاس‌گزاری #2 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : midnighthymn1 بازدید : 130 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 13:12