نوستالژی

ساخت وبلاگ

+ حتما برات پیش اومده که یاد خاطرات گذشته بیفتی!

- آره زیاد!

+ تو هم قبول داری که خوب/بد بودن حالت، وقتی که یاد خاطره‌ای می‌افتی خیلی ربطی به خوب/بد بودن اون خاطرات نداره...؟

- آره فک کنم همین‌طور باشه!

+ چی میشه که اینجوری میشه؟

- یه دلیلش شاید این باشه که حال الآنت روی حسی که از خاطره می‌گیری اثر می‌گذاره! مثلا همین الآن به یه خاطره‌ی خوب فک کن...

+ (لبخند با چشمان بسته)

- یه وقتی هست که این خاطره حالت رو خوب می‌کنه... یاد اون هیجان یا لذت یا حال خوب می‌افتی و اون حال برات تداعی میشه و به الآنت هم سرایت می‌کنه... ولی یه وقتایی هم هستن که همین خاطره، چون الآن حضور نداره ممکنه غمگینت کنه..

.......

 

- چی شد یهو این سوالا رو پرسیدی؟

+ نمی‌دونم! یه نوستالژی عجیبی نسبت به کل زندگیم دارم... یادشون افتادم... لیسانس، شریف، همه‌ی سختیا و خوش گذشتناش.... بعدش، بزرگ شدنم، زندگی کردنم، دلتنگیام، چهره‌ی خیلی از دوستایی که داشتم و الآن هرکدوم یه سر دنیان (یا شاید اون دنیان....) اومد جلو چشمم.... ولی حالم خوب بود :)

- نوش.. :)

 

------------------------------

پ.ن.1: واگویه‌های ابدی یک ذهن آرام...

پ.ن.2: با این چیزا درست نمیشه! باید چندتا آدم رو ببینم یا یه سفر مینیمال ولی حال خوب کن برم...

پ.ن.3: ولی حالم خوبه! این از امشب :)

پست سپاس‌گزاری #2...
ما را در سایت پست سپاس‌گزاری #2 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : midnighthymn1 بازدید : 145 تاريخ : پنجشنبه 15 خرداد 1399 ساعت: 0:02